مولوی و عرفان | مولوی , مولانا ,منطق الطیر عطار- بخش نخست (مقدمه), تفسیر , شعر

منطق الطیر عطار- بخش نخست (مقدمه)
تفسیر روان ابیات مثنوی، غزلیات شمس، فیه ما فیه، سخنرانی اساتید عرفان

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان مولوی و عرفان و آدرس molavipoet.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته. در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان پس از تایید در سایت ما قرار می‌گیرد.






کانال تلگرام صفحه اینستاگرام
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : ف. مرادبیک
تاریخ : پنج شنبه 15 فروردين 1395
نظرات

به نام خدا 

مقدمه

  • قصد نوشتن زندگینامه عطار را ندارم چون به راحتی با جستجو در اینترنت در اختیار عزیزان قرار میگیرد. و به همین حد که در قرن ششم و در دوران سلجوقیان میزیسته اکتفا میکنم.
  • منطق الطّیر از آثار عطار و به سبک مثنوی نوشته شده است. 
  • عنوان منطق الطّیر از آیات سوره نمل (به معنی مور) گرفته شده است . <<عُلّمنا منطق الطّیر>>(مارا زبان مرغان آموختند)

بیان تمثیلی داستان

  • مرغان (انسان ها) در مرغزار (دنیا) جمع شدند وگفتند: حال که هر معلول علتی دارد وهر علت معلول، علت دیگر است و تمام عالم رهبر دارد، علت و خالق وجود ما چیست؟
  • هد هد (در قرآن به عنوان سفیر سلیمان نام برده  شده) که وبزرگتر  وباحرمت تر وداناتر از بقیه مرغان بود به میان آنها آمده ومیگوید سلطان وآفریدگار خودم راشناختم او سیمرغنام دارد. در کوه قاف جای دارد او از همه ما بی نیازتر است .،من به تنهایی توان رفتن پیش او را ندارم اگر شما با من همراه شوید، به نزد او خوا هیم رفت.

پر وبال ما کمند عشق اوست               مو کشانش می کشد تا کوی دوست (مولوی)

  • ما به کمند عشق او گرفتار شدیم و همین قدرت عشق است که ما را به سمت او و گفتگو درباره او هدایت میکند.
مرحبا ای هدهد هادی شده  در حقیقت پیک هر وادی شده
چون الست عشق بشنیدی به جان  از بلی نفس بیزاری ستان
هدهد آشفته دل پرانتظار  در میان جمع آمد بی‌قرار
تیزوهمی بود در راه آمده از بد و از نیک آگاه آمده
پادشاه خویش را دانسته‌ام چون روم تنها چو نتوانسته‌ام 
لیک با من گر شما همره شوید محرم آن شاه و آن درگه شوید
وارهید از ننگ خودبینی خویش تا کی از تشویر بی‌دینی خویش
جان فشانید و قدم در ره نهید  پایکوبان سر بدان درگه نهید
هست ما را پادشاهی بی خلاف در پس کوهی که هست آن کوه قاف
نام او سیمرغ سلطان طیور  او به ما نزدیک و ما زو دور دور
ابتدای کار سیمرغ ای عجب  جلوه گر بگذشت بر چین نیم شب  
  • در وصف جمال وزیبایی این سیمرغ من چیزی برای گفتن ندارم جز اینکه یک شب  از روی کشور چین بپرواز در آمد و از بالهای قشنگ او پری به زمین افتاد. به قدری پر زیبا بود که همه نقاش های چین از زیبایی و رنگ آمیزی آن حیران شده بودند.

    گر نگشتی نقش پر او عیان                                 این همه غوغا نبودی در جهان                                                         اگر جهان تجلی جمال خداوند نبود ابن همه شور و مستی و هیاهو نداشت.
  • با این سخنان شوقی در دل مرغان برای دیدار سیمرغ افسانه‌ای و زیبا راپدید آمد و هدهد از سختی راه و مشکلات گفت و برخی پرنده‌ها ترسیدند و از همسفر بودن پشیمان شدند.
لیک چون ره بس دراز و دور بود    هرکسی از رفتنش رنجور بود
گرچه ره را بود هر یک کارساز  هر یکی عذری دگر گفتند باز


مطالب مرتبط با این پست
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








با توجه به افزایش روز افزون منابع مجازی در مورد عرفان به ویژه درباره شاعر بزرگ ایرانی مولانا جلال الدین مشهور به مولوی و بیان مطالب غیر کارشناسی درشبکه های مجازی، برآن شدیم تا با استفاده از سخنان اساتید مطرح عرفان و مولوی شناسان با اطمینان از صحت مطالب و منابع چکیده ای از شرح حکایات مثنوی، فیه ومافیه، ابیات دیوان شمس و فایلهای سخنرانی در این خصوص و سایر عرفا را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.
براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود